Web Analytics Made Easy - Statcounter

فاطمه سلطان معروف به باغبان‌باشی از همسران مورد علاقۀ ناصرالدین‌شاه قاجار بود؛ این علاقه تا حدی بود که حسادت‌هایی را در میان سایر زنان حرمسرا برانگیخته بود.

به گزارش فرادید، در سال ۱۲۶۷ شمسی وقتی که ناصرالدین‌شاه به باغ محل سکونت یکی از همسرانش به نام امینه اقدس در منطقۀ شمیران رفته بود، دختری را دید که او را به یاد محبوب قدیمی‌اش جیران انداخت؛ زنی که حدود سی سال قبل از دنیا رفته بود، اما خاطره‌اش برای شاه همچنان زنده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این دختر که فاطمه سلطان نام داشت، فرزند باغبانی بود که در باغ امینه اقدس خدمت می‌کرد. شاه بلافاصله به دختر دل می‌بندد و خیلی زود او را به جمع پرشمار همسران خود اضافه می‌کند. فاطمه‌سلطان به دلیل شغل پدرش به «باغبان‌باشی» معروف شد، هرچندکه لقب رسمی‌ترش «خانم‌باشی» بود.

(باغبان‌باشی سمت چپ ایستاده؛ این عکس ظاهرا در زمان بارداری او گرفته شده)

باغبان‌باشی یکی از محبوب‌ترین همسران شاه بود؛ می‌گویند ناصرالدین‌شاه گفته بود «این دختر را برای آن گرفتم که چشمانش اندک شباهتی به چشم‌های جیران دارد»؛ شاید همین شباهت بود که باعث محبوبیت ویژۀ او نزد شاه می‌شد.

نویسندگانی مثل تاج‌السلطنه و عبدالله مستوفی اشاره کرده‌اند که باغبان‌باشی به دلیل توجهی که شاه به او داشت مورد حسادت سایر زنان حرمسرا واقع شده بود و در مواردی حتی سعی کرده بودند او را به نوعی از چشم شاه بیاندازند. مثلا یک بار او را قانع کرده بودند که لقب جیران یعنی «فروغ‌السلطنه» را روی جلیقه‌اش ملیله‌دوزی کند که این کار موجب خشم شاه و شرمندگی باغبان‌باشی شده بود.

(ردیف بالا سمت چپ)

ماجرای خاص دیگری که دربارۀ باغبان‌باشی نقل شده است مربوط به علاقۀ نامشروعی است که شاه به خواهر کوچکتر او ماه‌رخسار پیدا کرده بود و این موضوع باعث اختلافاتی میان شاه و همسرش شده بود.

باغبان‌باشی در دوران زندگی با شاه ظاهرا دو بار باردار می‌شود که بار اول فرزندش در چهارماهگی از دنیا می‌رود و بار دوم نیز فرزند در ماه پنجم بارداری سقط می‌شود.

بعد از قتل ناصرالدین شاه باغبان‌باشی به امر مظفرالدین‌شاه با شخصی به اسم قهرمان‌خان ازدواج می‌کند و از این ازدواج صاحب فرزندانی می‌شود. باغبان‌باشی یا خانم‌باشی در سال ۱۳۳۶ شمسی در تهران از دنیا رفت.

(ردیف نشسته، سمت راست)

(نفر آخر سمت چپ)

(ناصرالدین شاه در حاشیۀ این عکس نوشته است: باغبان‌باشی، جوجوق، دم در آشپزخانه)

منبع: فرارو

کلیدواژه: ناصرالدین شاه ناصرالدین شاه باغبان باشی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۳۵۷۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت

به گزارش همشهری آنلاین، فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش او به طور ناخواسته فوت کرده است. پس از آن مأموران به محل حادثه که خانه‌ای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ ساله‌ای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.

نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا می‌کردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحث‌مان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت.

وی ادامه داد: بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد. با اینکه مجروح شده بودم اما وقتی دیدم از سرش خون می‌آید، دست‌هایش را گرفتم تا آرام بگیرد اما او عصبانی‌تر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. می‌خواستم قرص‌هایش را بخرم اما بعد از ۲ ساعت که برگشتم، در را باز نکرد. نگران شدم و با آتش‌نشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشته‌اند. در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد | همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی می‌کردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایه‌مان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند. یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد.

وی افزود: مادرم سر هر موضوعی با من درگیر می‌شد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه دایی‌ام در شهرستان رفتم. نمی‌خواستم به خانه برگردم اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم. من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم. با این حال دوباره درگیری‌های ما شروع شد. من در این سال‌ها خیلی سختی کشیدم اما من قاتل مادرم نیستم.

در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.

رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم

در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود، قاتل توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند. بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت.

در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست می‌کنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.

در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.

کد خبر 849239 منبع: ایران برچسب‌ها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • وعده صادق و جنگ احزاب چه شباهت عجیبی؟!
  • چگونه دختری را عاشق خود کنیم؟ راهنمای کاربردی برای آقایان
  • وعده صادق و جنگ احزاب چه شباهت عجیبی؟! | روایت متفاوت حسین شریعتمداری از حمله ایران به اسرائیل
  • پایان تصویربرداری فیلم «ویلای موروثی»/ روایتی از زندگی یک باغبان
  • روزنامه اصولگرا: دختری که از ترس پلیس و به اجبار حجاب می زند، در اولین فرصت، کشف حجاب می کند
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • اعلام حکم دختری که باعث مرگ مادرش شد
  • این مرد بخاطر شباهت اسمی با یک فرمانده سپاه، ۳ سال در زندان انفرادی بود
  • وقتی که تریاک ایران، بهترین تریاک جهان بود!
  • واکنش قلعه‌نویی به جدایی مطهری از تیم‌ملی؛ موفق باشی حمید جان + عکس